برای پسرم مهیار

همه چیزهایی که میخواستم با تو قسمت کنم !

برای پسرم مهیار

همه چیزهایی که میخواستم با تو قسمت کنم !

جشن تولد سه سالگی ات

کار و بارم کمی عوض شده است و به این بهانه، کمتر فرصت می‌کنم، حرف‌هایم را برایت بنویسم. هرچند قابل قبول نیست؛ اما، آدم بزرگ‌ها دلایل مسخره زیادی دارند تا اشتباهات‌شان را توجیه کنند. هر قدر سن‌ آدم بالاتر می‌رود، به میز و آهن و آجر دلبسته تر می‌شود و قشنگی‌ها را از یاد می‌برد و نمی‌بیند. مشغله‌های تازه‌ام ما را از تماشای دونفره‌ی پرواز پروانه ها محروم کرده است. شب ها کم حوصله ام و قصه‌ی تازه‌ای نمی‌گویم و روز تا دیر وقت کنارت نیستم. با این همه تلاش می‌کنم بابای خوبی باشم و قول می‌دهم فردا  در جشن تولد سه سالگی ات جبران کنم. خدا را شکر من هنوز خیلی شبیه آدم بزرگ‌ها نشده‌ام و بازی‌های زیادی یادم مانده است.خودت را آماده کن؛ فردا جمعه است و باید جشن بگیریم. پیشاپیش تولدت مبارک!